نوشته شده توسط
سیما صادقيان در
داستان ها به تاريخ
فروردین ۷ام, ۱۳۹۰ |
بدون نظر
آرش کمانگیر
برف می بارد
برف می بارد به روی خار و خاراسنگ
کوه ها خاموش
دره ها دلتنگ
راه ها چشم انتظار کاروانی با صدای زنگ
بر نمی شد گر ز بام کلبه ها دودی
یا که سوسوی چراغی گر...